نشسته خنده

^_^ لطفاً با لبخند وارد شوید ^_^

نشسته خنده

^_^ لطفاً با لبخند وارد شوید ^_^

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۱۱ شهریور ۹۵، ۱۲:۳۸ - دخترمهتاب ...
    خخخخ
  • ۴ شهریور ۹۵، ۱۲:۱۶ - yasi adkd
    خخخخ
دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۲۹ ب.ظ

داستان طنز ۱۲ بخونید خییلی باحاله

مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۱۳:۲۹
khoozboy
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ب.ظ

داستان طنز۱۰ البته یه خورده عبرتی و ۱۸+ هست

البته یه خورده با طنز فاصله داره و بیشتر باید عبرت گرفت

موسسه لاغری:

 مرد بخیلی به یک موسسه لاغری مراجعه کرد تا لاغر شود. منشی به او گفت بفرمایید در چه سطحی می خواهید ثبت نام کنید ؟ بخیل گفت : چه سطوحی دارید؟ منشی گفت : ما در اینجا در دو سطح ثبت نام می کنیم یکی در سطح ویک (ضعیف) و یکی در سطح پاور(قدرت) اگر سطح ویک را انتخاب کنید، مبلغ ثبت نام یک ساعت و یک دلار است و اگر سطح پاور را انتخایب کنید، 2 ساعت و سه دلار است. بخیل با خود اندیشید من که زیاد لاغر نیستم الکی چرا سه دلار بدهم؟ و سپس سطح ضعیف را انتخاب کرد.

وی را به مکانی در بسته هدایت کردند. در آنجا دختر جوان و زیبایی ایستاده بود مسئول موسسه گفت: شما یک ساعت وقت دارید که این دختر را در این مکان بسته گیر بیاندازید. ضمن اینکه با این جست و خیز لاغر می شوید، اگر توانستید او را کمتر از یک ساعت بگیرید، باقی یک ساعت وی در اختیار شماست!

پس بخیل بسیار خوشحال شد و بدنبال دختر دوید تا وی را بگیرد ولی دختر بسیار چابک بود و مرتب از دست وی فرار می کرد. تا اینکه بخیل در مکانی دختر را به چنگ انداخت!

من زرنگ تر از شمام بقیه توی 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۰
khoozboy
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ق.ظ

جک قطع رابطه با جیبوتی (از دست ندی)

پس از اینکه دیپلمات های جیبوتی از قطع روابط خود سخن گفتند 

دبیر روزنامه ی کیهان در صفحه ی مجازی خود مطلب طنزی با این موضوع نوشت 


« پس از قطع روابط جیبوتی با ایران دیپلمات های ایرانی به مسئولین جیبوتی ۲۴ساعت فرصت دادند تا خود را در نقشه پیدا کنند »

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۰۱:۲۵
khoozboy
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ق.ظ

داستان گم شدن ملا نصرالدین


روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟
ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟        



ملا نصرالدین هم یا خودش اسکل بوده یا مارو اسکل گیر اورده

والا با این نوناشون

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۰۰:۵۱
khoozboy
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ق.ظ

شعار جدید سایپا

ز گهواره تا گور فقط قسط بده

به مقصد رسیدی SMS بده

“شعار جدید سایپا”

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۰۰:۵۰
khoozboy
يكشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ق.ظ

تصادف مرد گاگول و زن زرنگ

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.                    

 هر دو از ماشینشون بیرون میان و رانندهء خانم برمیگرده میگه :

- آه چه جالب شما مرد هستید!… ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!

مرد با هیجان پاسخ میگه:

- اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خداباشه!

بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه:

- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملنداغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه.مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن که می تونه شروع جریانات خیلی جالبی باشه رو جشن بگیریم!

 ادامه ی جشن و بقیه ی ماجرا در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۰۰:۴۶
khoozboy
شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ب.ظ

پ ن پ

یکی رو دماغش چسب زده بود .

دوسش بهش میکه دماغتو عمل کردی میگه :پــ نــ پــ کلاهک هسته ای استتارش کردم آژانس اتمی بهم گیر نده

 http://img.doostiha.ir/uploads/2012/06/jok-sms-panapa.gif

رفتم دکتر (90 سالشه) به من میگه: مریضی؟ میگم: پـَـــ نــه پـَــ اومدم خاطرات جنگ جهانی رو با هم مرور کنیم.

http://img.doostiha.ir/uploads/2012/06/jok-sms-panapa.gif

 داشتم یه گربه رو تو سبد می بردم صدای میو میوش کل خیابون رو برداشته بود …

دختره میگه گربس؟! پـَـــ نــه پـَـــ نهنگه اختلال ژنیتیکی پیدا کرده !!!

http://img.doostiha.ir/uploads/2012/06/jok-sms-panapa.gif

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۲۳:۱۳
khoozboy
شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۱۲ ب.ظ

فوق خنده

علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟

دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.

علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.

وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.

آدم دوست داره دستشو بکنه لای موهاش. با اینکه فقط

عکسشو دیدما، ولی عاشقش شدم. وای که این پارمیدا

چقدر ناز و خوردنیه! باور کن ببینمش اصن نمی ذارم

از توی بغلم تکون ...

دانیال: ببین ادامه نده. پارمیدا اسم زنمه! اسم دخترم معصومه ست!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۷:۱۲
khoozboy
شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۳۰ ب.ظ

اگر سوسک صورتی بود

همین سوسک که دخترا ازش فرارین

 

شرط میبندم

اگه صورتی بود

.

.

.

.

دخترا میگرفتن لای دفتر خشک میکردن

روزی 5 دفعه بوسشون میکردند

میگفتند

عــجــیــجــم😂😂

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۴:۳۰
khoozboy
شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۰۶ ب.ظ

پیرزن هم پیرزنهای قدیم

شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هرجا که میرفت همراه خودش میبرد

روزی حضرت عیسی اورادید وبه وی فرمود:این زن کیست گفت مادرم

فرمود: اورا شوهر بده گفت پیر است وقادر به حرکت نیست. 

پیرزن دستش را از زنبیل بیرون آورد وبرسر پسرش زد و گفت آخه نکبت تو بهتر میفهمی یا پیغمبر خدا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۴:۰۶
khoozboy