نشسته خنده

^_^ لطفاً با لبخند وارد شوید ^_^

نشسته خنده

^_^ لطفاً با لبخند وارد شوید ^_^

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • ۱۱ شهریور ۹۵، ۱۲:۳۸ - دخترمهتاب ...
    خخخخ
  • ۴ شهریور ۹۵، ۱۲:۱۶ - yasi adkd
    خخخخ
جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۰ ب.ظ

خدایآاا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۳
khoozboy

نظرات  (۳)

۲۳ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۶ چشم به راهم ...
خخخخخ
پاسخ:
خخخخخخخخخ خووو
عمو خدا شفات بده 😜😜😜😜
پاسخ:
انشاالله عمو 
۲۲ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۱ حاج شهریار سلیم زاده

قطاری که به مقصد خدا می رفت لختی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهان کرد و گفت: مقصد ما خداست کیست که با ما سفر کند ؟ کیست که رنج و عشق توامان بخواهد ؟ کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟ 
قرن ها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند .
از جهان تا خدا هزار ایستگاه بود . در هر ایستگاه که قطار می ایستاد کسی کم می شد . قطار می گذشت و سبک می شد . زیرا سبکی قانون راه خداست 
قطاری که به مقصد خدا می رفت به ایستگاه بهشت رسید . پیامبر گفت :‌اینجا بهشت است . مسافران بهشتی پیاده شوند . اما اینجا ایستگاه آخرین نیست
مسافرانی که پیاده شدند بهشتی شدنداما اندکی باز هم ماندند قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند .آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت : دورو بر شما راز من همین بود . آن که مرا می خواهددر ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد 
و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسیددیگر نه قطاری بود و نه مسافری
پاسخ:
بسیار زیبا بود 
احسنت بر شما 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">